محمد سخت مبهوت است گویا
03 شهریور 1393 توسط موسوي
غروبی سخت دلگیر است،و من بنشستهام اینجا
کنار غار پرت و ساکتی تنها
که میگویند:"روزی روزگاری، محبط وحی خدا بودست،
ونام آن حرا بودست"
برون از غار ذهن خسته و تنهای من، چون مرغ نو بالی
کنار غار،از هر سنگ،هر صخره، پرد بر صخرهای دیگر
و میجوید به… بیشتر »